سرود الهی....

بازهم یک شب مهتابی ، اما نه یک شب رویایی
باز هم آسمان بارانی ، اما باران دلتنگی نه عاشقی
باز هم امروز باز هم فردا ، اما اینبار بی هدف تر از گذشته...
انتظار تنها ذکر دقایق بی تو ...
و حالا آرزو ذکر دائمی قلب من
التماس ذکر مقدس چشمانم و چشمانم که از خیسی به
رودخانه می مانند..
و تنها حسرتی مانده از دقایق ، ثانیه ها و ساعت های با تو
بودن ...
دوری را دیده بودم اما فاصله را حس نکرده بودم ..
فریاد را شنیده بودم اما غم را ندیده بودم .
.
.
+ نوشته شده در سه شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 23:3 توسط katayon
|
آدمک آخر دنیاست بخند- آدمک مرگ همین جاست بخند- دست خطی که تو را عاشق کرد- شوخیه کاغذی ماست بخند- آدمک خر نشیا گریه کنی- کل زندگی سراب دنیاست بخند- اون خدایی که همش می گن مقدسه- به خدا مثل تو تنهاست بخند.....................